به نام خدا

سلام باز هم شبی دیگر خداوند به من توفیق زنده موندن داد تا بیشتر ارزش خودم را بدانم …خوب همونطور که قول داده بودم امشب مرحله دوم از سلوک رو بیان می کنیم.دیشب در مورد عزم و تصمیم مطالعه کردیم و متوجه شدیم تا زمانی که عزم و تصمیم به کاری نداشته باشیم هیچ وقت نمی توان به موفقیت دست پیدا کنیم.

2)انتخاب معبود:

امشب مرحله دوم که «انتخاب معبود» هست رو بیان می کنیم.

دومین مرحله بعد از عزم و تصمیم که باید در مورد آن تامل کرد؛ معبود هایی است که دنبال وصال و لذت قرب به آن ها هستیم.آیا این معبود ها ارزش سرمایه گذاری را دارند؟باید نگاه جامعی نسبت به آن ها داشت و چهره ی جامع آن ها را شناخت. ممکن است دیدن تنها یک چهره از چیزی، ما را فریفته ی آن کند،در حالی که دیدن مجموعه وجودی آن، ما را متنفرسازد.معبود هایی که انسان از سر غفلت به آن دل می دهد.

انسان همراه با لذت و رنج هاست؛ اگر این دو حالت از او گرفته شود، از حرکت می ایستد.اگر هیچ حبی در انسان نباشد،لذت هم به نقطه ی صفر می رسد.اگر هیچ چیز را دوست نداشته باشد، از هیچ چیزی هم لذت نمی بردو برای هیچ چیز هم رنج و زحمت نمی کشد؛ چون فراق و وصال در نظر او تفاوتی ندارد. باید ببینیم سرمایه های حب رو به پای چه کسی می ریزیم؛به چه چیزی دل می بندیمو از آمدن ه چیز هایی خوشحال و از رفتن چه چیزی نگران می شویم.مگر می شود دنیا و نفس خود را عبادت کرد؟ بله ؛گاهی همین معبود ها انسان را به چه لذت ها و گاهی به چه خفت ها دچار نکردند.برای رهایی از اینبند ها؛ باید دید هر یک از این معبود ها چه چیزی از انسان را می گیرند و چه چیزی به او می دهند، باید نگاه واسعی به آن ها داشت و آن ها را قیمت گذاری کرد.

1_2)ملاک گزینش معبود:

یکی از نقد هایی که قرآن به آن اشاره می کند، آین است که «آیا این معبود ها جاویدان هستند یا افول می کنند؟ اشاره به داستان حضرت ابراهیم علیه السلام.

اگر معبودی افول داشته باشد، ارزش دل سپردن ندارد؛ مومن این گونه نیست در بهار خوشحال و در پاییز مایوس باشد؛ انسان موحد در پاییز به شکلی مبتهج است و در بهار به شکلی دیگر؛ بهار و پاییز را آیات حق می داند و در هریک از آن ها بهنوعی بهره مند می شود. در بلا به نحوی و در نعمت به نحو دیگری بهره مند است؛ انسانی که می فهمد برای پاییز و بهارش تلاش می کند.اما اگر کسی در بهار دلخوش و در پاییز غصه دار است؛ گاهی مغرور و گاهی مایوس خواهد بود.

از گوناگونی ها و اختلاف ها فهمیده می شود که خدا قصد دارد در هر چیزی خود را به آدمی نشان دهد تا هرگز از او غافل نباشد.

2_2)فواید شناخت معبود الهی:

توجه به تحول معبودها دو خاصیت دارد: اولا؛ انسان وقتی می بیند که معبودش متحول می شود، دل از آن بر می دارد.در نظر انسان لذتی که تمام می شود، ارزشی ندارد.با نگاه جامع انسان می فهمد که پدیده ای که افول کند موجب غصه می شوند و وقتی هم که هستند، خوف وناامنی با خود می آورند.

ما معمولا در دنیای متحول روی امواج خانه می سازیم؛به محض ساختن خدای متعال آن را خراب می کند. دوباره جای دیگری می سازیم باز هم خدا آن را خراب می کند!!! اگر عاقل باشیم، پس از خراب شدن،دوباره آن را نمی سازیم. اگر از روی موج پا برداریم، خداوند ساحل را به ما نشان می دهد.

البته لازمه بگم همه ی این ها جز با عزم و تصمیم ایجاد نمی شوند و به اجبار نیستند باید نگاهمان رو به اطراف بازتر کنیم و بر اساس عقل تصمیم بگیریم.

3_2) شروع جهاد اکبر با انتخاب خدای:

این مقایسه ها مقدمه ی یک انتخاب است؛ انتخاب خدای متعال به عنوان معبود، که نقطه ی آغغاز ورود به میدان جهاد اکبر محسوب می شود.نفس انسان او را به سمت دنیا می کشد اما اگر انسان مصمم باشد یه سوی خدا حرکت می کند،ولایت اولیای حق در باطن او جاری می شود و او را از گرداب های نفسانی رهایی می بخشد.در یک سو میدان مبارزه، نفس و ابلیس و جنود او قرار گرفته اند؛ در طرف دیگر خدای متعال و نبی اکرم صلی الله علیه و آله و جنود ایشان حضور دارند. «جنود عقل» مصداقی از جنود رسول الله صلی الله علیه و آله و «جنود جهل» مصداقی از جنود ابلیس هستند ام تا زمانی که میل و تصمیم برای حرکت به سوی خداوند نباشد هیچ مجاهده ای در باطن انسان شکل نمی گیرد.

خوب دوستان تا اینجا باهم پیش رفتیم و متوجه شدیم که هیچ چیزی بدون عزم و تصمیم ایجاد نمی شود؛ حتی جنگ باطنی.

تا فردا شب با مرحله بعدی که محاسبه هست پیش میریم …شب خوبی داشته باشید…خدا نگهدار